زبانحال سیدالشهدا در شب عاشورا
به اشک و سوز و مناجات، سر کنید امشب به شوق مرگ، شب خود سحر کنید امشب به پیش نیزه و شمشیر و تیر و سنگ، همه به خـنده سیـنۀ خود را سپر کنید امشب نـمـاز وتـر بـخـوانــیــد و سـجـدۀ آخـر دعـا به زینب خـونینجگـر کنید امشب کـمالتـان پـر و بـال عـروجتـان گـشته بـه قــلـۀ ابــدیـت ســفــر کـنـــد امـشب شما به مکــتـب تـوحـیـد، زنـدگی دادید مبـاد آنکه ز مُـردن حـذر کـنـید امشب دل شب اسـت بـیـایـیـد دخـت زهـرا را ز ایـسـتـادگی خـود خـبـر کـنـید امشب کنون که آب روان را به رویتان بستند ز اشک شوق، لب خویش تَر کنید امشب اگر که عــاشــق دیـدارجد من هـسـتـید به صورت عـلیاکـبـر نظر کنید امشب جوان من بـدنش قطعه قطعه خواهد شد رواست گریـه به حـل پـدر کنید امشب شرار آتش شعرش همه ز سوز شماست دعـا به «میثم» ما بیـشــتـر کنید امشب |